مقدمه: مددکاری اجتماعی با تمرکزش بر ایجاد تغییر و طراحی مداخلاتی جهت فرایند تغییر از دیگر حرفه ها و رشته ها متمایز می شود، ما به عنوان مددکار اجتماعی تنها به توصیف و تبیین پدیده ها نمی پردازیم، کار اصلی ما ایجاد تغییر است، تغییر «قلب» مددکاری اجتماعی است و ما متعهد به تغییر هستیم.
مراحل ششگانه روتمن وتوماس:
یک مرحله شش گانه برای مداخلات خدمات اجتماعی و سلامت ارایه داده اند:
۱_مطالعه اکتشافی: مطالعه اکتشافی تنها به زمینه سازی جهت اقدام و عمل منجر نمی شود بلکه کارکردهای دیگر هم دارد مانند کمک به ساخت دانش، تقویت مهارتها، و….
۲_مفهوم سازی
۳_طراحی برنامه
۴_ارزیابی درجه تاثیر
۵_ارزیابی کارایی
۶_انتظار
مطالعات و تحقیقات مداخله محور نسبت به مطالعات دیگر سخت تر است چون در صدد دستیابی به یک مُدل مداخله ای هستیم که این خود نیازمند مهارتهای بیشتری است مانند:
۱_نیازمند کار کلینیکی و بالینی و مهارتهای مرتبط به آن است؛
۲_مبتنی بر یک روش شناسی باشد؛
۳_واقعی گرایانه: چون ما در یک محیط آزمایشی قرار می گیریم؛
۴_توانایی رمز گزاری گره ها و سرنخ های اجتماعی؛
۵_توانایی تفسیر اطلاعات اجتماعی؛
پیشرفتهای صورت گرفته در تحقیقات مداخله محور:
سه پیشرفتی که رخ داده و مطالعات مداخله محور ما را تحت تأثیر قرار داده به شرح ذیل است:
۱_رشد و توسعه ی دیدگاه عوامل خطر: این دیدگاه از پیشرفتهایی که درحوزه ی آسیب شناسی روانی صورت گرفته ونیز پیشرفتهایی که در حوزه ی پیشگیری صورت گرفته است الهام گرفته است؛
۲_ظهور نظریه های کلان اجتماعی که مربوط به عمل است: نظریه ها بیشتر به حوزه ی عمل نزدیک شده و از حالت جزیره ای بودن آنها کاسته شده است به عنوان نمونه «نظریه پردازش اطلاعات اجتماعی» یک نظریه کلان اجتماعی است که به نقش خطاهای شناختی در رفتارهای پرخاشگرانه تمرکز می کند؛
۳_پذیرش نسبت به پروتکلهای ساختاریافته ی درمانی افزایش یافته است: امروزه نوشتن پروتکلهای درمان و کتابهای راهنمای درمان بیشتر رایج شده است و NASW press وGilford در این زمینه به طور پیوسته انتشاراتی دارند و نیز سایتهایی چون Campbell collaboration نیز در این زمینه قوی هستند.
برداشتی از مقاله انگلیسی زبان «تحقیقات مداخله محور در مددکاری اجتماعی، پیشرفتهای اخیر و چالشهای ادامه دار» از نویسنده Mark W. FRASER
نویسنده: فاطمه جعفری | دکتری مددکاری اجتماعی
پایگاه اطلاع رسانی مددکاران اجتماعی ایران